« همه‌ی اینها آفتاب لب بام هستند، این یکی هم رفت… در زمستان پارسال به عنوان عضو مهمان در جلسه‌ی شورای عالی ارزشیابی هنرمندان کشور در حوزه موسیقی در وزارت ارشاد شرکت کردم. من به اینها ثابت کردم که این آقای ابراهیم شریف‌زاده آبروی کل خراسان بزرگه. توانستم پس از دوساعت بحث به اینها حالی بکنم که ایشون باید نشان درجه یک هنری بگیره. بعد به ایشون نشان درجه یک هنری دادند یعنی معادل دکترا و چون صد سالش بود و آلزایمر داشت گفتم ایشون فرق بین نشان درجه یک هنری و کاغذ سیاه رو نمی‌فهمه و درواقع شما این ارزش رو به خودتون دادین آقایون اعضای شورا … بعد یکی از این آقایون پرسید شغل ایشون چی بوده؟ گفتم : مرده شور بوده. فکر کردند من شوخی می‌کنم. گفتند واقعن مرده شور بوده ؟! گفتم بله مرده شور بوده. گفتند نشان رو پس می‌گیریم. گفتم خاک بر سر شما. ابراهیم شریف‌زاده یک دختر بزرگ داره، گرسنه … زندگی نداره. خانه‌اش … شرمنده‌ام این رو می‌گم … خانه‌اش مثل طویله‌ست … نه او … خانه‌ی تمام اساتید موسیقی نواحی ایران مثل طویله است … هیچکس به داد اینها نمی‌رسه … هیچکس … همشون دارن زنده به گور میشن …»

گوشه‌‌ای از صحبت‌های محمدرضا درویشی پس از مرگ استاد ابراهیم شریف‌زاده

آثار مرتبط

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*

آواها و نواهای منتخب …