زار، نوبان، مشایخ
مراسم آیینی دیگری که با انواع حرکات موزون و رقصها همراه است، مراسمی است که با نامهای مخلتف زار، نوبان، مشایخ و … البته با تفاوتهایی نسبت به هم، در سراسر مناطق جنوب و جنوب شرقی ایران رواج دارد. با وجود تحقیقات انجام شده از سوی تنی چند از محققان داخلی و خارجی، هنوز این جریان پیچیده که با باوری نسبتا مشابه در بسیاری از مناطق غرب آسیا و آفریقا، مانند جزایر خلیج فارس و دریای عمان، یمن، حبشه، تانزانیا و سومالی بین مسلمانان و مسیحیان بومی رواج دارد، با ابهاماتی روبروست.
فلسفه تسخیر، بنیان اعتقادی این گروه آیینها را تشکیل میدهد؛ زار، نوبان، مشایخ و لیوا چه از نظر صوری و چه ماهوری، پیوندهای واضحی با ایین دشمن دارند. در عین حال، مظاهر و مفاهیم اسلامی به صورت کلمات مقدس و انواع تظاهرات دیگر، همچون پرچم های مزین به لااله الا االله بروز مییابد. ادعیه و اوراد، گاه نامفهومند و ظاهراً از ادیان اولیه بومیان آفریقایی و زبان های سواحلی سرچشمه گرفتهاند.
دیگر ادعیه و اوراد در این گونه مراسم به مناسک دینی اسلامی شباهت داشته و بعضی نیز کاملاً از مراسم دینی مسلمانان الهام یافته و یا برداشت شدهاند. در حکمی کلی باید گفت: منشأ چنین پدیدههایی در ارتباط با اعتقادات اولیه ساحل نشینان، یعنی جادو دینی و تسخیر قرار دارد؛ گو اینکه پس از گذشت قرنها از پذیرش اسلام از سوی ساکنان این مناطق، به مرور مضامین این گونه آیینها بابرخی دیدگاهها، اعتقادات و مناسک اسلامی آمیخته است.
وجود اصطلاحاتی همچون باد مسلمان و باد کافر و یا اعتقاد به غیب شدن “بادها” و “مضراتیها” در ایام رمضان و محرم که معتقدان به آن “بند شدن” میگویند، همه حکایت از نفوذ اعتقادات اسلامی در این آیینها دارد. علاوه بر این در درمان و یا تسخیر، همواره موضوع “توسل” و دعاها و ذکرهای اسلامی جایگاه ویژه خود را دارا می باشند.
بنابراین فلسفه وجودی چنین آیینهایی را میباید سوغاتی آفریقایی دانست که از قرنها و یا شاید چند هزاره پیشتر توسط مهاجران، خصوصاً سیاهان به مناطق داخلی ایران آورده شد و بعدها به اشکال مختلف، تحت تأثیر فرهنگ و اعتقادات ساکنان بومی قرار گرفت. در تعریفی کلی ازچگونگی فلسفه پیدایش این گونه آیینها، ساحلنشینان اعتقاد دارند بادها، موجودات ناشناخته و مرموز و ارواح مانند هستند که برجان آدمیان چنگ میافکنند و با شرارتهایی اغواگرانه، بیماران خود را به مصائب و آلام بیشماری دچار میسازند.
رهایی از چنگال وحشت انگیز بادها نیازمند سفره انداختن، خون ریختن و بازی و رقص است. بر اساس این باور، بادهای گوناگون هر یک با تمهید و روش خاص و معینی تسخیر شده و یا به قول بومیان از مرکب خود که فرد مبتلا به باد است، پیاده میشوند. پیچیدگی این اعتقاد و آیینهای مربوط به آن به اندازهای است که غوطهور شدن در آن ما را از اهداف اصلی این مقوله که بررسی رقصها و حرکات موزون است دور میسازد. از همین رو دراین بخش تلاش شده است، تا ضمن اشاره به سه گروه عمده بادهایی که جهت رهایی بیماران از آنها به بازی و رقص نیاز است، جنبههای نمایشی آنها نیز مورد توجه قرار میگیرد.
باید متذکر شد، بادها در سه گروه کلی نوبان، زار ومشایخ جای دارند. از میان این سه گروه، مشایخ و نوبان که بادهای مسلمان هستند، کم خطرتر هستند . زار بادی نامسلمان و در عین حال گستردهترین و خطرناکترین آنهاست. زارها بیش از هفتاد نوع هستند و پس از نفوذ درکالبد مبتلایان، بیماریهای مختلفی ایجاد میکنند. ” وقتی بابا و مامای زار، احتمال بدهند که شخصی مبتلا به یکی از زارها شده … برای بیرون کردن جن، شخص مبتلا را میخوابانند، انگشتان شست پاهایش را با موی بز به هم می بندند. مقداری روغن ماهی هم زیر دماغ مبتلای زارکشیده و چند رشته موی پر هم آتش زده، زیر بینی وی میگیرند و بعد بابا با خیزران جن را تهدید میکند که از بدن وی خارج شود و با ضربههایی که به تن بیمار میزند ،جن با جیغ و داد و ناراجتی زیاد، مرکبش را رها کرده و فرار می کند.
بعد از فرار جن، تنها باد زار در کله بیمار است و برای زیر کردن زار، سفره و بساط و بازی و آواز و نذز نیاز لازم است و همچنین خون و قربانی. برای تشکیل مجلس بازی، روز پیش، زنی که خود از اهل هواست، خیزران به دست، راه میافتد و تک تک درها را میزند و اهل هوا را برای بازی دعوت میکند. این زن را خیزرانی میگویند. بیشتر دعوت شدگان، دختران هوا هستند؛ دختران یا زنان و بالغی که صدای خوش دارند و خوب آواز میخوانند و حرکاتشان نرم است و مجلس بازی را رنگ میدهند.
دختران هوا درتمام مجالس اهل هوا جمع میشوند و همراه مردها، دم میگیرند و بازی میکنند. به هر صورت مجلس زار چنین تشکیل میشود که بابا یا مامای زار، با دهلهای مخصوص درصدر مجلس قرار میگیرد. بابا، دهل یک سر و بزرگ “مودندو” را میزند و همیشه روی چارپایهای ، عقب دهل مینشیند. کنار دهل “مودندو” و یک دهل بزرگ دو سر معمولی گپ دهل میگذارند و کنار آن دهل دیگری به اسم دهل کسر و همه این دهلها، باید در یک کف باشند. “مودندو” را اغلب خود بابا میزند و دهلهای دیگر را کسان دیگر. جلوی “مودندو” همیشه سینی نقره یا ورشویی میگذارند که داخل آن “گشته سوز” و کوندروک درمانی را درظرف مخصوصش ریختهاند. در آغاز مجلس، در “گشته سوز” آتش میریزند و مقداری کوندروک درمانی را توی آتش دود میکنند.
بابا اول “مودندو” و بعد “گپ دهل” و بالاخره “دهل کسر” را دود میدهد و بعد “تنگ” شان را میگیرد و سرجایشان میگذارد. قبل از شروع مجلس، سفره مفصلی پهن کردهاند که در این سفره همه چیز موجود است. از انواع غذاها گرفته تا گیاهان معطر و انواع ریاحین جنوب و میوه کنارو خرما و گوشت و خونی که برای مبتلای زار سر سفره لازم است. خون سرسفره ، خون قربانی زار است و این قربانی، معمولا یک بز است که در همان مجلس، سرش را بریده، خونش را درون تشتی سرسفره گذاشتهاند. معمولا تا باد خون نخورد، به حرف در نمیآید، بنابراین برای اینکه خوب فهمیده شود باد چه میخواهد، لازم است شخص مبتلا خون بخورد. خون خوردن، نشانه شدت وابستگی شخص مبتلاست به اهل هوا.
شبیه مرحوم رضا خندان بودن (همون بازیگر نقش سنان ابن انس در سریال مختارنامه)