بابه قِران
بابه قِران ؛ هنرمند آواره و درویشی از وُلُسوالی (در تقسیمات افغانستان معادل شهرستان است) خُلم (تاشقرغان) بود. در ولسوالی تاشقرغان به جز بابه قِران کسی دیگری نبود که در محافل بزم آهنگ بسراید. مردم او را به این خاطــر بــابــه قِــران میگـفـتـند که او پس از ساعت ها آواز خوانی مبلغ یک قِران ( معادل یک قرص نان ) در ازای آواز خوانی اش دریافت میکرد. بابه قِران از بدو تولد تا آخرین لحظات مرگش نیز زندگی پر مشقتی داشت . آهسته آهسته شهرت وی تا مزار شـریــف رسـید. در مزار شریف مردم با کمپوز و شعر های وی به مشاعره میپرداختند. شعر های بابه قِران را بنام شیر و شکر و آهنگ های او را به نام قطغنی یاد میکنند.
بابه قِران ؛ هنرمند آواره و درویشی از وُلُسوالی (در تقسیمات افغانستان معادل شهرستان است) خُلم (تاشقرغان) بود. در ولسوالی تاشقرغان به جز بابه قِران کسی دیگری نبود که در محافل بزم آهنگ بسراید. مردم او را به این خاطــر بــابــه قِــران میگـفـتـند که او پس از ساعت ها آواز خوانی مبلغ یک قِران ( معادل یک قرص نان ) در ازای آواز خوانی اش دریافت میکرد. بابه قِران از بدو تولد تا آخرین لحظات مرگش نیز زندگی پر مشقتی داشت . آهسته آهسته شهرت وی تا مزار شـریــف رسـید. در مزار شریف مردم با کمپوز و شعر های وی به مشاعره میپرداختند. شعر های بابه قِران را بنام شیر و شکر و آهنگ های او را به نام قطغنی یاد میکنند.