طایفههایی از قوم ترکمن (اُغُز) که هزاران سال پیش هنگام زیستن در کنارههای رود سیحون در ماوراءالنهر به دست ایرانِ سامانی مسلمان شده بودند ششصد سال بعد در منطقهای ساکن شدند که امروز ترکمنصجرا و ترکمنستان نامیده میشود. ترکمنصحرا در استانهای گلستان و خراسان شمالی واقع شده و از شمال به کشور ترکمنستان، از شرق به شهرستان بجنورد، از غرب به دریای خزر و از جنوب به کوههای البرز محدود است.
امروز تیرههای مهمی چون یَموت، گوکلان، نَخورلی و سالور در ترکمنصحرا زندگی میکنند. نیاکان ترکمنها هنگام حرکت از غرب چین و جنوب مغولستان به آسیای میانه، خنیاگرانِ دورهگردی را همراه داشتند که اوزان نامیده میشدند. اوزانها که کارشان ریشهای عمیق در آیین شَمَنها (شَمَنیسم) و پرُخوانی (موسیقی درمانی و جادوپزشکی) داشت روایتگر تاریخ مردم خود بودند و در شأن قهرمانان ایل حماسهها میسرودند و از این رو در میان مردم احترام ویژهای داشتند.
از این میان افراد ذکرگو و شکرگزار و مخلص خدای یکتاکار شمنها را اینبار با یاری گرفتن از خدای یگانه پی گرفتند و چون بیش از حد ذکر الله میگفتند “پُرخوان” نام گرفتند و به اعتباری دیگر، چون از جِن و پریهای خَیِر و مسلمان کمک میگرفتند ” پَریخوان ” نامیده شدند. مراسم پُرخوانی معمولاً در یکی از روزهای خوش یُمن، مخصوصاً شبهای جمعه، برگزار میشد. پس از نماز مغرب، یاران پرخوان بیمار را یاهو یاهو گویان درحالی که کتفش را بسته بودند، به اتاق مخصوص مییردند و در کنار اجاقی پُر از آتش مینشاندند.
اجرا کنندگان مراسم یک قبضه شمشیر برّنده و یک عدد کفگیر را که ابزارهایِ اصلی پُرخوانی بود، از قبل در آتش میگذاشتند. به تدریج یارانِ پُرخوان و همآوازان و حاضران در مراسم، بیمار و پُرخوان و نوازندۀ دوتار را در حلقهای محاصره میکردند. با اشارهی پرخوان، نوازندهی دوتار آرام آرام به نواختن میپرداخت و پُرخوان به تدریج به وجد میآمد و با خواندن شعرهایی از عارفان و صوفیان ترکستان شروع به چرخیدن دور بیمار میکرد. نواختن دوتار در این میان هم تسکین دهندهی بیمار و هم به وجدآورندهی پُرخوان بود. با اوج گرفتن مجلس، یاران پُرخوان در مجلس و زنان آبادی در بیرون مجلس، همآوا با پُرخوان برمیخاستند و از ارواح بدنهادی که روح و جسم بیمار را آزرده بودند میخواستند که کالبد بیمار و محیط قبیلهشان را ترک کنند.
نوازندهی دوتار که از افراد اصلیِ گروه پرخوانی و رهبر مراسم بود هنگامی که میدید پُرخوان حالتی شوریده و هیجان زده یافته، روی کفگیر گداخته قدم میگذاشت و با نوایِ دوتار بازگشت تدریجیِ پرخوان را به حالت طبیعی میسر میساخت. پُرخوان که ذهنش کاملاً با ذهن بیمار ارتباط گرفته بود و در دنیای آلام و دردهای او سِیر میکرد، در این بازگشت میکوشید بیمار را نیز به دنبال خود بکشد و به دنیایِ محسوس برگرداند. اگر بیمار در یک جلسه درمان نمیشد، مجلس در شبهای بعد نیز ادامه مییافت تا بیمار سلامتیاش را بازیابد. پُرخوان در تکمیل مُداوایِ خود، داروهای گیاهی را که ساخته بود به بیمار تجویز میکرد.
مراسم پُرخوانی – ترکمنصحرا | مدت زمان : ۱۴دقیقه | حجم: ۱۳ مگابایت
اجرا کنندگان مراسم:
- مرحوم آشوربِردی آشوری : بیمار
- مرحوم آنِهقُربان قلیچ تَقانی: صاحب بیمار
- مرحوم نظرلی محجوبی : نوازندهی دوتار
- مرحوم حمید پورمحمدی: غزلخوان
- احمد بوتیمار: پُرخوان
- منصور برزین، مسعود کلامی، منصور اونق و اسماعیل صبوحی : ذِکِرچی (همآواز)
تشریح مراسم:
- مرثیه، توسط صاحب بیمار
- اجرای دوتار، مقام کِپدَری – نوایی
- حرکات ویژهی پرخوان
- غزلخوانی و ذکر الله، اجرای گروهی
- رقص یکه دِفِم (یک ضرب)، توسط پُرخوان و بیمار
- دعا و شکرگزاری، توسط صاحب بیمار
محمدرضا درویشی