عاشور گِلدی گرکزی :
زمانی که برای اسب، جو میریختم، نصفی از آن را بدون آنکه پدرم متوجه شود، میفروختم تا بتوانم برای استادم سیگار بخرم. در مدت هفت سالی که در کنار استاد یاد میگرفتم، خیلی زحمت کشیدم. یادم نمیآید پدرم را روی دوشم گذاشته باشم و از آب رد شده باشم، اما بارها و بارها استادم را روی دوش گرفتم تا بتوانم او را از رودخانه رد کنم. آن زمان که پل نبود، آب رودخانه هم سرد بود.
گاهی هم اگر مرغی یا خروسی در خانه داشتیم، آن را میکشتم و به جای دستمزد پیشکش استاد میکردم تا از او کار یاد بگیرم. همچنین خوانندهای به نام شیخ سهراب در روستای ما بود که نی میزد و شخصی هم به نام آرش برزین در مراسم عروسیها آواز میخواند و مینواخت. وقتی آنها مینواختند هیچ صدایی از انسان بلند نمیشد. من نیز در کنار آنها میخواندم. بعد از مدتی به مادرم گفتم دوتار میخواهم. یک گاو شیرده و یک اسب داشتیم که مادرم گفت، هر کدام را که دوست داری بده و دوتار بخر. گاو شیرده را دادم و یک دوتار خریدم.
عاشور گلدی گرکزی : دوتار و آواز
ضبط توسط جهانگیر نصری اشرفی
با سلام من می خوام این ترکُ خریداری کنم اما متاسفانه لینکی نداره
جوابی نبود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام مهدی جان! متاسفانه این ترک قابلیت خرید نداره.